
آیا دادرسی هست به داد مظلومیت خاندان رسول خدا و معارف حقه ی آنها برسد
* * *
قواعد فلسفه اینگونه شما را به انحراف فکری می کشاند!انحرافی که خیلی ها می گویند آقای مشایی ، سروش ، شبستری و… انحراف دارند ولی می بینید ریشه تمام این عرفانهای کاذب ،مانند کیهانی،حلقه ای و…ریشه درعقائد فلسفه بویژه ابن عربی و صدرا می باشد.
یزید و قاتلان امام حسین علیه السلام هم بهشت می روند!!
ما باید از شمر تشکر کنیم که امام حسین علیه السلام را کشت!!
صمدی آملی در توضیح سخنان حسن زاده ی آملی می گوید:
قبل از اینکه ما برویم بهشت می بینیم یزید و یارانش رفتن .
حتی آیه قرآن راهم که می فرماید نمی شود آنها می گویند با تفسیر انفسی حل می شود.
کل عالم دست به دست هم می دهیم این آقا را (شمر) دورش کنیم اما سید الشهدا می گوید: نخیر بیا، بگذار بیاید، چرا دورش می کنید؟ این کمال برای خودشان است اما تو چه داعی داری که جلوی کمال دیگران را ببندی؟ چرا تنگ نظر هستی ولی نباید تنگ نظر باشند و مانع کمال شمر و یزید باشند.
اینها که دین و ناموس خدا را نابود نکردند.
اینها ]یزید و شمر[ می گویند اگر من نبودم شما عزاداری نمی کردید.
الان ما چقدر باید متشکرشمر و عمر سعد باشیم .
اگرشمر آن روز آقا را رها می کرد ]و امام حسین را نمی کشت[ چه فرقی می کرد؟ چهار روزی عمرشان اضافه تر، تنها چیزی که بود 10 میلیون جمعیت جمع می شدیم که بله آقای ما الحمدالله از مرگ در آمد و سن 63 سالشان شده 73 سال نتیجه چه می شد؟ ]حالا ]امام حسین[ چند سال بیشترعمر میکرد[
جناب نوح ۹۰۰ سال زحمت کشید ۷۰ نفر وامام حسین ۷۲ نفر
ولی شمر این همه جذب کرد.
حالا می بینید حق شمر هم هست اینهمه بالا بیاید. چیزهایی در استعدادهای هست که معلوم چیزهایی دارند.
آقا ]حسن زاده آملی[ می فرمودند: که نمی توانیم آنچه را که داریم بگوییم ما را بیچاره می کنند.
به نظر من اگر حضرت آقا ]حسن زاده آملی [ تا به حال هیچ مطلب نوی نداشته بودند جز همین یک مطلب کافیست.
تذکر: فایل صوتی این متن موجود است و متنی که مطابق فایل صوتی است را در پایان فتوای مراجع مطالعه فرمائید
دانلود فایل صوتی با حجم 3 مگابایت
فایل ورد و نوشته شده

سؤال از مراجع تقلید در مورد بهشتی بودن شمر و یزید و عمر سعد که
صمدی آملی ها به آن عقیده دارند
بسمه تعالی
محضر مبارک
با ابلاغ سلام و تحیات وافره به عرض میرساند یکی از مبلغان و مروجان تصوف در ضمن سخنرانی خود گفته است:
1ـ قبل از این که ما برویم بهشت میبینیم یزید و یارانش به بهشت رفتند.
2ـ همه دست به دست هم دادند شمر را از خودشان دور کنند اما سیدالشهدا میگوید: نخیر بیا، بگذار بیاید، چرا دورش میکنید… نباید تنگ نظر باشید و مانع کمال شمر و یزید باشید.
3ـ اینها [شمر و یزید] که دین و ناموس خدا را نابود نکردند.
4ـ اینها میگویند اگر من نبودم شما عزاداری نمیکردید.
5ـ الان ما چقدر باید متشکر شمر و عمرسعد باشیم [که این خدمت را به ما کردند که امام حسین را کشتند و موجب شد ما عزاداری کنیم].
6ـ اگر شمر آن روز رها میکرد [و امام حسین را نمیکشت] چه فرقی میکرد؟ چهار روزی عمرشان اضافهتر میشد، تنها چیزی که بود 10 میلیون جمعیت جمع میشدیم که بله آقای ما الحمدلله از مرگ درآمد و سن 63 سالشان شده 73، نتیجه چه میشد؟ حالا امام حسین چند سال بیشتر عمر میکرد [یعنی عمر بیشتر برای امام حسین چه فایدهای دارد؟]
7ـ جناب نوح 900 سال زحمت کشید۷۰ نفر و امام حسین ۷۲ نفر ولی شمر این همه جذب کرد. حالا میبینید حق شمر هم هست اینهمه بالا بیاید.
لطفا بیان کنید اولا مطالب فوق صحیح است یا باطل است؟ و ثانیا شرکت نمودن در این گونه مجالس چه حکمی دارد؟ ثالثا بفرمایید که وظیفهی مؤمنین در برخورد با این گونه مجالس و محافل چیست؟
***
پاسخ حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی مدظله العالی
علیکم السلام و رحمة الله
گر کسی چنین اظهارات صوفیانه را بنماید که یاوه و واضح الفساد میباشد با عقائد حقه اسلامیه و مکتب اهل بیتعلیه السلام در تعارض و مخالفت است. هر کس این سخنان را بگوید و این تفکرات را داشته باشد، منحرف و فاسد العقیده است. بسیار موجب تأثر و تأسف است که ابتذال فرهنگی و انحطاط عقیدتی تا به اینجا برسد که فرد یا افرادی در جامعه ولائی شیعی این کلمات را بگوید و تبلیغ کند و انا لله و انا الیه راجعون والله العالم.
16 جمادی الثانیه 1433
پاسخ حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی مجلسی مدظله العالی:
بسمه تعالی، مطالب فوق واضح البطلان است و شرکت نمودن در این گونه مجالس که ضلالت و گمراهی را در بر داشته ترویج باطل و حرام میباشد و وظیفهی مؤمنین آن است که مردم را از حضور در آن برحذر داشته و به هر وجه ممکن سعی بر تعطیل آن نمایند.
اگر بینی که نابینا و چاه است اگر خاموش بنشینی گناه است
پاسخ حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی مدظله العالی:
بسمه تعالی، تمام مطالب فوق باطل و گمراه کننده است و معاشرت با این گونه افراد و شرکت در این گونه مجالس که موجب گمراهی مردم میشود حرام است و باید دانست که هدایت مردم ناشی از آگاهی و صفای باطن مردم است نه تلاش امثال شمر و یزید و آنها جز نابودی حق و احیای باطل هدفی نداشتند ضمن اینکه این گونه افراد اصولاً مقام امام و ولایت را درک نکرده اند و لذا این سخنان باطل را میگویند.
پاسخ آیت الله العظمی سید محمد باقر شیرازی مدظله العالی:
بسم الله الرحمن الرحیم
همان قسم که قبلاً در بیانیه بیان نموده واقعاً مصیبتهای جدیدی پیش آمده و میآید که مصداق کامل
صبت علی الاسلام و فی زماننا مصائب لوانها صبت علی الایام صرن لیالیاً
میباشد و حقا میتوان گفت ((يا لَيْتَني مِتُّ قَبْلَ هذا وَ كنْتُ نَسْياً مَنْسِيًّا)) بلکه ((یا لیت أمی لم تلدنی)) و ذکر مصیبتها بسیار شباهت به خود مصائب عاشورا، که بر حضرت امام حسینعلیه السلام و اصحاب و یاران و اسارت اهل بیتعلیه السلام وارد آمده، دارد و بسیار جای تعجب و تأسف است که این مطالب و خرافات آن هم در جمهوری اسلامی بیان میشود که بنابر مسلم و واضح کالشمس فی رابعه النهار و بیان خود مرحوم امام علیه الرحمه عمده بلکه تمام پیروزی انقلاب به برکات عاشورا و حضرت امام حسینعلیه السلام محقق گردید. و دشمنان آنان را برای خاموش کردن نور آنها به شهادت رساندند لکن به مفاد ((يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأفْواهِهِمْ وَ الله مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كرِهَ الْكافِرُون)) هیچ گاه نتوانستند.
به نظر این بنده کمترین تنها حکم به حرمتِ شرکتِ در مجالس آنان، کافی نیست، بلکه اینان باید یا استنکار کنند یا توبه نمایند یا به اشدّ مجازات، مجازات شوند.
8 جمادی الثانیه 1433ـ محمد باقر بن عبدالله الشیرازی
پاسخ آیت الله العظمی نوری همدانی مدظله العالی:
بسمه تعالی، سلام علیکم
در فرض سؤال جواب همهی سؤالات، مطالب مذکور سخیف و بیارزش و باطل است و حضور در این مجالس جایز نیست.
حسین نوری همدانی
13/2/1391
پاسخ حضرت آیت الله العظمی دوزدوزانی مدظله العالی
ج1: تمام مطالب هفت گانه مذکور در مورد سؤال، باطل و خلاف واقع و مخالف صریح قرآن کریم میباشد که به پارهای از گناهان از جمله قتل نفس وعده جهنم داده است. خصوصاً اگر قتل امام معصومعلیه السلام باشد که حضرت امام سجادعلیه السلام فرمود که چنین فردی موفق به توبه نمیشوند.
گویندگان این سخن از وارثان محی الدین و هم فکران او میباشند که در فصوصش میگوید جهنم برای گناهکاران بهشت میشود یا میگوید که موسیعلیه السلام به هارون اعتراض کرد که چرا بنی اسرائیل را از عبادت گوساله منع کرده است. زیرا عبادت آنها عبادت خداست و آیه ((وَ قَضى رَبُّكَ أن أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ)) را چنین تفسیر کرده که عبادت هر چیزی غیر از خدا، همان عبادت خداست.alt
در هر صورت این گونه مطالب که در سخنان مذکور آمده را ظاهرا تا به حال با این صراحت، نه کسی بر زبان رانده و نه نوشته است و این گونه با صراحت سخنان انحرافی بر زبان راندن حاکی از ناشیگری است زیرا اگر کسی چنین مطالبی را بگوید مسلما منحرف و از صراط مستقیم الهی خارج میباشد. اعاذنا الله عن زلّة القلم و اللسان.
ج2: شرکت در این گونه مجالس حرام است و حضور در آنها جایز نمیباشد، زیرا همان طور که در جواب نخست اشاره شد، این گونه مجالس، مجالسی بر خلاف آموزههای قرآن است که قرآن میفرماید: هرگاه در چنین مطالبی که خلاف آیات الهی است خوض کردند و آنها را طرح نمودند، باید از مجال ایشان فاصله گرفت.
ج3: البته برای الحاضر ما لا یراه الغائب، در عین حال اگرچه در مرتبه اول با آرامش و مؤدبانه و اخلاق حسنه با این گونه افراد برخورد کرده و باید با ایشان مجادله به احسن نمود ولکن نباید به این گونه افراد فرصت داد که جوانان معصوم را به انحراف اعتقادی بکشانند.
و با گردانندگان این گونه جلسات باید مذاکره کرد و به ایشان فهماند که بیان این گونه مطالب، ستیزه کردن با صاحب شرع است و موجب انحراف مردم به ویژه جوانان میشود. اللهم إنی اشكوا إلیك فقد نبینا و غیبة ولینا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا
یدالله دوزدوزانی ـ 18/2/1391
پاسخ حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی مدظله العالی:
پدر جریان قضیهی شخصیه نیستم، ولی به طور کلی گفته میشود: مطالب مذکور صحیح نیست و متدینین نباید در این گونه مجالس شرکت کنند. وظیفهی مؤمنین ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر با وجود شرایط و رعایت مراتب آن است که در رساله ذکر شده است.
دفتر آیت الله العظمی اردبیلی ـ 11/4/91
پاسخ حضرت آیت الله العظمی سید عباس مدرسی یزدی مدظله العالی:
اینها مرتد و کافر و نجس می باشند
جواب1: اولاً نزدیک شدن به این طایفهی ضاله به هیچ وجه جائز نیست و حرام است و نشستن در مجالس و محافل آنها و نزدیک شدن به مبلغین و مروجین و سماع کلام آنها حرام است مگر برای شخصی که اعتقاد او کامل باشد و در مقام رد و جواب آنها باشد فقط و ثانیاً این اموری که این شخص بیان کرده از او سؤال شود که مستندِ غلط کاریهایش چیست آیا روایت است یا قرآن یا دلیل دیگر بگوید. قرآن میفرماید:
((وَ مَن يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَلِدًا فِيهَا الایة))1
و هر کس فرد با ایمانی را از روی عمد به قتل رساند مجازات او دوزخ است در حالی که جاودانه در آن میماند.
ج1: (ای فریب خورده) کدام بهشت میروند، با این که مؤمنین را کشتند متعمداً و امام زمان خود را که امام حسینعلیه السلام بود کشتند این تکذیب کلام خدا است خلاف صریح قرآن است که گفته شد، و مرتد و کافر و نجس میباشی.
ج2ـ (ای که در گمراهی فرو رفتهای) کدام کمالی برای این پلیدها برای قتل مؤمن هست شیخ عبدالله شبراوی شافعی و خطیب خوارزمی و دیگران مینویسند یزید ملعون (پلید) در موقع چوب زدن بر لب و دندانهای آن حضرتعلیه السلام این اشعار را میخواند:
لعبت هاشم بالملک فلا * خبر جاء و لا وحی نزل
نه خبری از آسمان آمد و نه وحی نازل شد.
اینجا حال یزید را برای شما روشنتر میکنم گرچه میدانید لکن میخواهید امر را خصوصاً بر جوانها مشتبه کنید ای ضال کننده.
عموم مورخین مخصوصاً سبط ابن جوزی2 مینویسد:
جماعتی از اهلمدینه در سنه شصت و دو رفتند به شام وقتی از فجائع و اعمال و کفریات یزید با خبر شدند و برگشتند به مدینه، بیعت او را شکستند و علناً او را لعن مینمودند و عامل او عثمان بن محمد ابیسفیان را بیرون نمودند، عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه گفت ای مردم ما از شام بیرون نیامده و خروج بر یزید ننمودیم مگر آن که دیدیم: هو رجل لا دین ینکح الامهات و البنات و الاخوات و یشرب الخمر و یدع الصلاة و یقتل اولاد النبیّین، یعنی او مرد بی دینی است که نزدیکی مینماید با مادرها و دخترها و خواهرها و شراب میخورد و نماز نمیخواند و اولاد پیغمبران را میکشد، چون این خبر به یزید رسید مسلم بن عقبه را با لشکر کثیری از اهلشام برای سرکوبی اهلمدینه فرستاد و سه شبانه روز اهلمدینه را قتل عام نمودند، ابن جوزی و مسعودی و دیگران مینویسند: آنقدر کشتند که خون در کوچهها جاری شد، و فاض الناس فی الدماء حتی وصلت الدماء قبر رسول اللهصلی الله علیه و (آله) سلم و امتلأت الروضة و المسجد… سبط ابن جوزی3 که از ابوالحسن مدائنی نقل مینماید که: ولدت الف امرأة بعد الحرّة من غیر زوج، بعد از واقعه حَرّه یعنی قتل عام مدینه هزار زن بدون شوهر وضع حمل نمودند (کنایه از آنکه لشکر فاتح بهتک نوامیس، آنها را حامله نمودند) امام احمد حنبل در مسند و دیگران از رسول اکرمعلیه السلام نقل نمودهاند که فرمود: من اخاف اهل المدینه ظلماً اخافه الله و علیه لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین لا یقبل الله منه یوم القیامة صرفا و لاعدلاً، کسی که بترساند اهلمدینه را از روی ظلم، بترساند خدای تعالی او را (یعنی در روز قیامت) و بر او باد لعنت خدا و ملائکه و تمام مردم، و روز قیامت از چنین کسی خدا قبول نمینماید هیچ عملی را …
و از جواهرالعقدین علامهی سهودی نقل مینماید که گفت: اتفق العلماء علی جواز لعن من قتل الحسینعلیه السلام او امر بقتله او اجازه او رضی به من غیر تعیین، [یعنی] عموم علماء اتفاق نمودند بر جواز لعن کسی که حسینعلیه السلامرا کشت یا امر و اجازه به کشتن آن بزرگوار نمود یا راضی به کشتن او گردید.
آیا این همه قتل عام و هتک نوامیس و نهب اموال در مدینه موجب ترس و خوف آنها نبوده و اگر بوده تصدیق نمایید بلسان خدا و پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلمو ملائکه و تمام مردم، آن نانجیب، پلید و ملعون بوده و خواهد بود تا روز قیامت.
این بود یزید و شمر و معاویه و مانند آنها، تو مگر بودی و شنیدی یا شیطان به تو وحی نازل کرد که سیدالشهداعلیه السلام [چنین] میگوید، دفاع از امامعلیه السلامحتی بر خود امامعلیه السلام واجب است.
ج3 : مگر این ها امام سوم شیعیانعلیه السلام را ـ که به تصریح احادیث نبویعلیه السلام بلکه خود قرآن: ابناءنا و ابنائکم، و آیات دیگر: و اطیعوالله و اطیعوالرسول و اولی الأمر منکم، امام معصومعلیه السلام و برحق و اوصیاء پیغمبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلم بودند ـ نکشتند و هر کار ننگی که بود انجام دادند و بعقوبت خود رسیدند و خواهند رسید بظهور امام زمان عجل الله فرجه الشریف
ج4: ای بدبخت اولین و آخرین، عزاداری علامت مظلومیت ائمه معصومینعلیه السلام است که ظالمین مانند یزید لعین و شمر پلید مرتکب شدند.
ج5: این غلطها را نکن ای فاسق فاجر، اگر از اول، خلافت را به دست امیرالمؤمنینعلیه السلام که وصی بلافصل پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم به حَسب ظاهر میدادند دیگر دنیا خوش و خرم بود و به آرامش، همه مخلوقات عالم میزیستند.
ج6: حرف دهان جهنمیت را میفهمی، یعنی چه، چه فرقی میکرد اگر خلافت به آن شخص که خدا و رسولصلی الله علیه و آله و سلم در غدیر نصب نموده بود باقی میماند و میفهمیدی چه فرقها میکرد و دنیا گلستان میشد، امام معصومعلیه السلام را بکشند چه فرقی میکرد؟ مؤمنی را بکشند چه فرقی میکرد؟ تو منکر خدا و پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و قرآن میباشی اما از این راه به امام حسینعلیه السلام انتقاد میکنی، چون دستت به بالاتر نمیرسد میترسی که تکفیرت کنند، نمیدانی که این حرفها درباره امام حسینعلیه السلام هم موجب ارتداد و تکذیب پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و نجاست است و واجب است همه مسلمانها از تو اجتناب کنند.
ج 7: نفهمیدم، چی می گویی ای فریب خورده استکبار جهانی، شمر چه جذب کرد؟ غیر از لعنت و عذاب آخرت و کشتن جگر گوشه پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم.
ج 1: باطل است که بیان شد مختصراً
ج2: شرکت نمودن در ین گونه مجالس حرام است و جایز نیست و اشاعه نمودن منکرات است که قرآن کریم تصریح به حرمت آن نموده است.
ج 3: بر مؤمنین واجب است از باب امر به معروف و نهی از منکر اینها را از بالای منبر پائین بکشند و با آنها معارضه کنند و مردم را از مزخرفات آنها روشن کنند و استکان چائی که در سقای آنها گذاشتند و زقنبود کردند در جلو مردم، امر کنند که آب کشند که مسمومیّت آنها از شر شمر بیشتر است چون شمر فضیلت پسر پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم را میدانست، برای امر دنیا کشت، اما اینها کار شمر را تحسین میکنند و توجیه مینمایند. فعلیهم لعائن الله و رسله و ملائکته و جمیع الناس اجمعین
***
متن کامل بیانیه حضرت آیت الله العظمی حاج سید محمد باقر شیرازی از مشهد مقدس در سالگرد شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و راجع به انحرافات صمدی آملی و امثال او
***
اگر امام(قدس سره) در حال حیات بودند حکم سلمان رشدی را برای صمدی آملی صادر میکردند
بسم الله الرحمن الرحیم
قال النبیصلی الله علیه و آله و سلم: فاطمة بضعة منی من آذا ها فقد آذانی و من آذانی فقد آذا الله
قال النبیصلی الله علیه و آله و سلم: اذا ظهرت البدع فعلی العالم أن یظهر علمه و الافعلیه لعنة الله و الجمه الله بلجام من نار
زمانی که بدعتهایی پدید آید پس بر علما و دانشمندان است که علم خود را ظاهر کنند والا لعنت خداوند بر آنان است.
و در روایت دیگر آن که خداوند آنان را به لجامی از آتش لجام مینماید.
((صبت علی الاسـلام و فی زماننا مصائب لوانها صبت علی الایام صـرن لیالیاً))
مصائبی در اسلام سابقاًً و در این زمان رخ داده که اگر بر روزها وارد میگردید روزها نیز مانند شبها ظلمانی میشد.
این گفتار که یزید و شمر و عمر سعد و مانند آنها در بهشتند از بالاترین مصادیق بدعت بلکه کفر است که از تیرسنان شمر و حرمله و تیر سه شعبه کمتر نیست بلکه از جهاتی بدتر است.
و بسیار جای تعجب و تأثر است که فردی مانند سبط ابن جوزی تنها به سبب منع غزالی از سبّ یزید و آن که معلوم نیست شهادت حضرت امام حسین به امر او بوده و اگر هم بوده توبه کرده کتاب و رساله بنویسد.
آن وقت در جمهوری اسلامی این گفتارهای کفرآمیز و مخالف با تمام ادیان و ملل آنهم از افرادی بنام اهل علم سر زده باشد و ابدا واکنش و استنکاری از بزرگان نسبت به آن صادر نگردد.
اکنون بیان مرحوم امام(قدس سره) که نسبت به حمله رژیم شاه در مدرسه فیضیه در شهادت حضرت امام جعفر صادقعلیه السلام که منشاء اولیه انقلاب گردید فرمودند: حمله بر عزاداران و روحانیت آنهم در عزای رئیس مذهب موجب بسیار تأثر و سکوت بزرگان و مراجع اعجب و موجب بسیاتأثر است اکنون هم همان قسم بلکه به مراتب بالاتر است.
و همان طور که چندی پیش در مجله رسمی کشور ثبت شد که حضرت زهرا سلام الله علیها استاد دف نوازی داشت.
حضرت زهرا و آن بانوی عظیمی که وصفش از امکان بشر عادی ممکن نیست حتی در طول هزار ماهی که سبّ حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلاممینمودند. (که این هم از بالاترین سند مظلومیت ایشان بوده)، مع ذالک نسبت به حضرت زهراعلیه السلام جسارتی نکردند فقط متوکل ملعون خبیث که جسارتی به ایشان و حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام کرد فرزندش آن هم با موافقت و نظر حضرت امام هادیعلیه السلام (به حسب نقل) شکم پدرش را پاره کرد، آن وقت در جمهوری اسلامی ایران جسارت و افتراء به آن بانوی عظیم زده شود آن هم زمانی که اکثر بزرگان رتبه اول مملکت از فرزندان حضرت فاطمه بودند هیچ عکس العملی نشان داده نمیشود.
اینها سبب میشود که انسان احتمال قوی دهد که اگر نواب صفوی پیدا نشده بود که با پیشنهاد و امر آیت الله امینی(قدس سره) صاحب الغدیر برای کشتن کسروی از نجف اشرف بیاید ایران و از همان ابتداء مرحوم نواب صفوی رفت و کفن خود را به ضریح حضرت امیرالمؤمنینعلیه السلام متبرک کرد، اگر او نیامده بود و آن اقدامات را از کشتن کسروی و مراتب دیگر انجام نداده بود که باعث نجات ایران گردید، احدی پیدا نشده بود این امر مهم را انجام دهد.
اکنون هم به نظر این جانب اگر چه بسی جای خوشبختی است که هر ساله مراسم عزاداری در ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها بیشتر و بهتر میگردد و مظلومیت آن بزرگوار واضحتر و باشکوهتر میشود لیکن امروز با بیتفاوتی نسبت به آنچه اکنون به حضرت زهراعلیه السلام میشود و اخیرا هم نسبت به حضرت امام حسین و آنکه قاتلین آن حضرت از یزید و شمر و ابن سعد در بهشت میباشند روبرو شدهایم و این به مراتب از دار زدن مرحوم آیت الله شیخ فضل الله نوری در مشروطه و امثال آن بدتر و بالاتر است.
گوینده و نویسندههای این مطالب کفرآمیز باید استنکار یا توبه نمایند یا به اشد مجازات مؤاخذه شوند و اگر مرحوم امام(قدس سره) که نسبت به سلمان رشدی آن حساسیت مهم را داشتند و حکم به مجازات شدید فرمودند اگر الان در حیات بودند به احتمال نزدیک بلکه مسلم نسبت به این پیشآمد ناگوار هم، همان دستور و حکم یا مانند آن را بیان میفرمودند.
جمادی الثانی 1433 ـ 5/2/1391
سید محمد باقر شیرازی ــ مشهد مقدس
—————————————-
پی نوشت ها:
1- نساء :93
2- تذکره/63
3ـ تذکرة /163
سؤال از مراجع تقلید در مورد شرکت در مجالس آقای صمدی آملی و امثال او
باسمه تعالی، مدتي است در برخي از شهرها فرزندان ما در جلساتي شرکت مي کنند که مباني درس هاي آن ها مطالبي است که در ذيل مي آيد. لطفا بیان فرمایید که شرکت در این جلسات جایز است یا خیر؟
1- (وجود حق متعال متن وجود جمادات و نباتات و حيوانات و انسانها است، يعني ما دو وجود نداريم، بلکه هر چه هست يک وجود است که در قوالب و اندازه هاي گوناگون ظهور کرده است، نه اين که وجود زمين غير از وجود آسمان و وجود آسمان غير از وجود حق متعال بوده باشد).
2- (از آنجا که حقايق هستي بي منتها است پس فهم حقايق اشياء نيز بي منتها بوده و همچنان ادامه دارد. يا نبايد الف را به زبان آورد همچون سوفسطائیها که اصلا قائل به موجود بودن خود نيستند، و يا اين که به محض اقرار نمودن بدان بايد آن را ادامه داد. و چه راحت است که از همان ابتدا سوفسطي بشويم و بگوييم اصلا الفي نداريم. و چه عجيب است که بالاخره همه ما در اين مسير بايد سوفسطي شويم و بگوييم نه ما هستيم و نه ديگران هستند. فقط خداست و خدا. حرف اول و آخر خدا است، و خدا است دارد خدايي مي کند. از آن به بعد ديگر انسان هيچ نگراني ندارد و راحت مي شود).
3- (نه تنها نمي خواهيم از معلول به علت برسيم بلکه قصد نداريم از علت به معلول هم راه يابيم به دليل اين که ما اصلا معتقد به علت و معلول جدا نيستيم).
4- (مراد ما از وحدت وجود، عينيت وجود زمين و وجود آسمان با وجود حق متعال است).
5- (فيلسوف و عارف هر دو قائل به وحدت وجود هستند… تمام انبياء و ائمه و همه حجج و رسولان الهي فيلسوفند و اينان فلاسفه اصلي اند). (انسان قابليت رسيدن تا مقام ذات را دارد، و چون مي بيند که نمي تواند آن ذات را پايين بياورد و ذات را خودش کند لذا خودش بالا مي رود و او مي شود).
6- (جنات درجات دارد تا آن جا که مي فرمايد ((وادخلي جنتي))، که اين جنت، جنت ذات است).
1 تا 6- مدارک مطالب مورد سؤال به ترتيب: شرح نهاية الحکمة، داوود صمدی آملی، صفحات: 124؛ 15؛ 110 ـ 111؛ 115؛ 47؛ 86. 7) آداب سالک الی الله، داوود صمدی آملی، 79
پاسخ مراجع تقلید در مورد مطالب صمدی آملی و شرکت در مجالس او
پاسخ رهبر معظم انقلاب :
بسمه تعالی شرکت در جلسات مذکور که با عقاید انحرافی آمیخته و موجب ترویج باطل است، جایز نیست مگر برای کسانی که قدرت پاسخگویی به شبهات و ارشاد و راهنمایی و امر به معروف و نهی از منکرِ متصدیان جلسات مذکور را دارند.
حضرت آيت الله حاج شیخ لطف الله صافی گلپايگانی دامت برکاته :
بسم الله الرحمن الرحیم
شرکت در چنین جلساتی حرام و موجب گمراهی و غضب خدای متعال است و هر مکلّفی علاوه بر اینکه نباید خودش شرکت کند باید دیگران را نیز آگاه کند تا گمراه نشوند.
واالله العالم 29/11/1430 ق
حضرت آيت الله مکارم شيرازی دامت برکاته :
وحدت وجود گاه به معناي… وحدت مصداق وجود است به اين معنا که در عالم هستي وجودي جز خدا نيست و همه چيز عين ذات اوست. اين سخن مستلزم کفر است و هيچ يک از فقها آن را قبول نکرده اند.
حضرت آیت الله حکیم :
السلام علیكم و رحمة الله و بركاته
ج- شرکت در این جلسات حرام است و تمام این مطالب باطل است و اعتقاد به آن کفر روشن است و خروج از دین است و هرکس معتقد به وحدت وجود باری تعالی با ما سوی الله بشود از توحید خارج شده و لادین است و آنها ابا ندارند که به پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم و ائمهعلیه السلام تهمت بزنند … و هیچ انسانی حتی خاتم الانبیاء که اشرف مخلوقات است نمی تواند بذات حق تعالی برسد فضلاً از اینکه ذات پایین بیاید چون خلاف ضرورت است و از خداوند متعال دوری از این عقاید فاسده را خواستاریم.
حضرت آیت الله حاج شیخ علی صافی گلپایگانی :
شرکت در این قبیل جلسات (با توجه به مراتب فوق الاشعار) که باعث اضلال مؤمنین و مؤمنات می گردد جائز نیست.
دهم ذی الحجة الحرام 1430
حضرت آیت الله بهجت :
بسمه تعالی: شرکت در این جلسات بالخصوص برای جوانان و مبتدی ها جائز نیست.
حضرت آیت الله آقای حاج سید محمد باقر شیرازی ـ مشهد
… اگر چه شکی در حرمت شرکت در مجالس مذکور برای عموم، خاصه جوانان عزیز نیست (مگر برای افراد معدودی که اولاً کاملا اطمینان ازاثبات ایمان خود داشته باشند و برای رفع شبهات و اثبات بطلان آنها باشد). لکن تنها فتوا به حرمت شرکت در مجالس مذکور و شرکت ننمودن افراد در آنها کافی نیست، بلکه بستن این مجالس، و ممنوع نمودن انعقاد آنها قانونا لازم است، و ممنوع نمودن انعقاد این مجالس قانونا و شرعاً اگر از ممنوع نمودن شراب خانه ها و مبارزه با بی حجابی یا بد حجابی و امثال آنها لازم تر نباشد کمتر نیست، خاصه آن که این گونه افکار خرافی و باطله باعث سوء استفاده دشمنان مکتب امامت و ولایت خاصه وهابیت، در نسبت دادن شیعه به کفر و نجاست می گردد
24/5/1389 مصادف با 4
رمضان المبارک 1431
محمد باقر بن عبدالله الشیرازی
حضرت آیت الله دوزدوزانی:
بسمه تعالی
وحدت وجود به آن معنی که در سؤال ها آمده سخیف ترین عقیده ی بعضی صوفی هاست که این قول را به جهله صوفیه نسبت داده اند، پس نباید در این جلسات شرکت نمود و باید دیگران را از رفتن به این گونه مجالس بازداشت.
30/8/89
حضرت آيت الله نوری همدانی دامت برکاته :
بسمه تعالی
سلام علیکم؛ در فرض سؤال اینگونه بیانات جزء افکار انحرافی است و حضور در اینگونه مجالس جایز نیست.
6/9/88
حضرت آيت الله سبحانی دامت برکاته :
بسمه تعالی
جلساتی که این نوع بحث ها مطرح می شود شرکت در آنها برای افراد ناوارد جائز نیست مگر فردی که بتواند پاسخ این نوع اندیشه ی باطل را بدهد و چنین فردی نادر است.
والله العالم 28 ذی قعدة الحرام 1430
پاسخ آیت الله مظاهری:
کلیه مطالبی که نوشته اید خلاف اسلام است .
متنی که مطابق است با فایل صوتی صمدی آملی
قبل از اینکه ما برویم بهشت میبینیم یزید و اینهارفته اند. ما میگوییم الان ما چقدرباید متشکر شمر و عمر سعد باشیم؟ دین خدا و ناموس خدا که باقی ماند، یعنی چیزی نشد که اینها ضرر به ناموس خدا بزنند. اگر شمر آن روز آقا را رها میکرد حالا چه فرقی میکند؟ چهار روزی عمرشان اضافه تر؛ تنها چیزی که بود ۱۰ میلیون جمعیت جمع بشویم و سر و صدا کنیم که بله آقای ما الحمد لله از مرگ در آمده؛ و سن ۶۳ سالشان شده ۷۳ سال؛ نتیجه چه میشد؟ مردم چون حرف نشنیده اندخیال میکنند که اینها ضد دینی شد. آقا [حسن زاده] چطور بر آیات و روایات سیطره پیداکرده اند. هر کسی با کانال وجودی اش به رب مخصوص به خودش اتصال دارد. راهش این است که از حق مقید سفر کند به حق مطلق و از رب خاص درآید. همه، جدولی و جویی از جدول های وجود خدایند، خدا خودش را آنقدر تنزل میدهد تا به مقدار ایشان شود.تولی و تبری امری ابتدایی است. حالا که رفتند رحمةللعالمین دیگرتولی تبری نیست. همه روز قیامت میگوییم که حق شمر هم هست که این همه بالا بیاید. ایشان باعث شد ما الان اینجاآمدیم. مردم همه شمر را رد میکردند اما خود امام حسین به او میگویدبیا. عوام باید او را لعن کنند، این کمال خودشان است ولی نبایدتنگ نظر باشند و مانع کمال شمر و یزید باشند. ایشان زده کشته و دیگه نهایت کار خودش را به یک تعبیری کرده، اما تار مویی آن گوشه موشه ها هست. خود شمر وقتی که دید در مقابل دادن سر امام به راهب پولهایی که گرفته تبدیل به سفال شده اعتراف کرد و گفت خسرالدنیاوالاخرهشدیم. آقا میفرمودند که نمیتوانیم آنچه را که داریم بگوییم، اگر بگوییم ما را بیچاره میکنند. به نظر من اگر حضرت آقا تا به حال هیچ مطلب نوی نداشته بودند جز همین یک مطلب کافی است. این خیلی حرف است.
برائت از عقاید و افکار صمدی آملی توسط استاد حسن زاده آملی
به گزارش «شیعه نیوز» ، در پی انتشار سخنان حجتالاسلام داوود صمدی آملی درباره مساله «تشکیک در ماهیت» (عین ثابت)، عوض شدن «عین ثابت» و انتساب آن به علامه حسنزاده آملی و متفرع کردن برخی مسائل نادرست به آن اصل، مانند «احتمال بهشت رفتن یزید» وی با صدور اطلاعیه ای سخنان منسوب به خود را تکذیب کرد.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این متمسک به ذیل ولایت امام امیرالمومنین علیبن ابیطالب و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا و اولاد طاهرینشان علیهم السلام با اعلام برائت و بیزاری از قاطبه دشمنان، معاندان و غاصبان حقوق حقه اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین معروض میدارد:
شنیده ام برخی از کسانی که در درس و بحثهای حقیر حضور پیدا کردهاند، بر اثر عدم تلقی صحیح مطالب و خلط مباحث برداشتهای ناصحیح خود را که مخالف با حقایق دین مبین اسلام و اقتضائات تولی و تبری است من جمله در تعریف بهشتیان به من نسبت دادهاند، از این روی صریحا اعلام میکنم این گونه نسبتها به حقیر ربطی نداشته و ندارد.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
حسن حسن زاده آملی، بیستم جمادی الثانی 1433 مطابق با 22/2/1391

برائت از عقاید و افکار صمدی آملی توسط استاد حسن زاده آملی
به گزارش «شیعه نیوز» ، در پی انتشار سخنان حجتالاسلام داوود صمدی آملی درباره مساله «تشکیک در ماهیت» (عین ثابت)، عوض شدن «عین ثابت» و انتساب آن به علامه حسنزاده آملی و متفرع کردن برخی مسائل نادرست به آن اصل، مانند «احتمال بهشت رفتن یزید» وی با صدور اطلاعیه ای سخنان منسوب به خود را تکذیب کرد.
متن پیام به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
این متمسک به ذیل ولایت امام امیرالمومنین علیبن ابیطالب و حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا و اولاد طاهرینشان علیهم السلام با اعلام برائت و بیزاری از قاطبه دشمنان، معاندان و غاصبان حقوق حقه اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین معروض میدارد:
شنیده ام برخی از کسانی که در درس و بحثهای حقیر حضور پیدا کردهاند، بر اثر عدم تلقی صحیح مطالب و خلط مباحث برداشتهای ناصحیح خود را که مخالف با حقایق دین مبین اسلام و اقتضائات تولی و تبری است من جمله در تعریف بهشتیان به من نسبت دادهاند، از این روی صریحا اعلام میکنم این گونه نسبتها به حقیر ربطی نداشته و ندارد.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
حسن حسن زاده آملی، بیستم جمادی الثانی 1433 مطابق با 22/2/1391