
سخنان آیت الله حاج شیخ علی صافی اصفهانی ابتدای درس خارج فقه در مدرسه ی صدر بازار به مناسبت شهادت امام سجاد علیه السلام و اعتراض ایشان به مروجین وهابیت و صوفیه
بسم الله الرحمن الرحیم
امام سجاد علیه السلام می فرمایند:
«وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ خَالَفَ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ وَ دَانَ بِغَيْرِ دِينِ اللَّهِ وَ اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ كَانَ فِي نَارٍ تَلْتَهِبُ تَأْكُلُ أَبْدَاناً قَدْ غَابَتْ عَنْهَا أَرْوَاحُهَا وَ غَلَبَتْ عَلَيْهَا شِقْوَتُهَا فَهُمْ مَوْتَى لَا يَجِدُونَ حَرَّ النَّار، وَ اعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ.»
(الأمالی، نص/203، الوافی 247/26 ، الکافی 16/8، مجموعه ورام 38/2)
یعنی بدانید که هر کس با انبیاء و ائمه معصومین علیهم السلام مخالفت کند و دینی غیر از دین خدا اختیار کند، غیر از آن دینی که خدا به آن رضایت داده یعنی همان دینی که رسول خدا در غدیر خم آن را تکمیل کرد و به مردم ابلاغ کرد «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»
یعنی مذهب شیعه ی حقه ی اثنا عشریه، اگر دینی غیر از این برای خودش اختیار کرد «وَ اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ» و خودسری کرد و استبداد رأی در مقابل امام معصوم علیه السلام داشت؛ یعنی چه؟ مثلا:
امامان معصوم ما علیهم السلام هی فریاد می زنند ایها الناس صوفیها منحرفند، طریق آنها مغایر است با طریق ما، آنها مخالفین ما هستند، این ها خلفاء شیطان هستند، اینها مخربوا قواعد الدین ارکان دین را منهدم کردند، اینها نصاری و مجوس این امت هستند، این ها اهل تحریف هستند، این ها در دوستی مخالفین ما مبالغه می کنند، شیعیان و دوستان ما را گمراه می کنند، این ها قطاع طریق الدین، و الدعاة الی نحله الملحدین اند مواظب باشید اگر آنها را درک کردید از آنها دور شوید و دین خودتان را حفظ کنید، وَ مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ رَدَّ عَلَيْهِمْ كَانَ كَمَنْ جَاهَدَ الْكُفَّارَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم، هر کس به زیارت یکی از آنها برود مرده باشد یا زنده فكأنّما ذهب إلى زيارة الشيطان و عبادة الأوثان، هر کس به یکی از آنها کمک کند مثل این که به یزید و معاویه و ابوسفیان کمک کرده.
ائمه ی معصومین ما این قدر روی این صوفیه حساس بودند شیعیانشان را نهی کرده اند از پیروی از آنها، اما حالا بیایید ببینید صوفی ها توی این مملکت چه ها که نمی کنند، حالا یک نفر خودش را پیرو امام سجاد علیه السلام بداند اما برود آتش بیار معرکه ی صوفی ها بشود برود پای سخنرانی یک صوفی بنشیند، تبلیغ از یک صوفی بکند، کلمات صوفی ها تأویل و توجیه کند، آنها را با امام سجاد علیه السلام مساوی بداند بلکه بالاتر مثل آن شیخک که گفته بود امام سجاد علیه السلام پشت سر حسن زاده آملی نماز می خواند. این را بهش می گویند استبداد رأی در مقابل امام معصوم علیه السلام. امام می فرماید دنبال صوفی ها نرو این می گوید صوفی ها خوبند و اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ.
یک زنی به عنوان استاد دانشگاه چند روز پیش در دانشگاه مشهد یک غلط هایی کرده که جا دارد آن دانشگاه را بر سر آن زن خراب کنند و هر دو را به درک واصل کنند،
گفته: پیشرفت اسلام مرهون پول های ابوبکر و خدیجه و درایت عایشه بود،
بعد قسم جلاله می خورد می گوید والله وبالله آنها (سنی ها) عقایدشان بهتر از عقاید ماست
و بعد میگه: حضرت زهرا علیها السلام در اثر سرطان کبد از دنیا رفت!!
این را می گویند خودسری در مقابل امام معصوم.
خدا لعنت کند آن دانشگاهی که این سم پاشی ها در آن می شود.
یا مثل آن صوفی مشهدی که گفت: اگر حداد بگوید این لیوان خون را بخور می خورم. «اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ» قرآن و اهل بیت می گویند: خون نجس است و خوردنش حرام است اما این صوفی در مقابل اهل بیت ایستاده و می گوید: اگر حداد بگوید بخور می خورم. باین می گویند خودسری در برابر امام معصوم.
شمس تبریزی، یعنی جرثومه ی فساد، مجسمه ی رذائل و خبائث
دیروز در یک روزنامه دیدم یک شیخی گفته بود که «شمس تبریزی تلاش کرده بود مثل اهل بیت حق مدار باشد»، کی؟ شمس تبریزی، یعنی جرثومه ی فساد، مجسمه ی رذائل و خبائث، در میان صوفیه فاسدتر و بی دین تر از شمس تبریزی نداریم، آن وقت میگه این مثل اهل بیت حق مدار بود!! این استبداد رأی در مقابل امام معصوم علیه السلام است.
بروید کتاب های خودشان را بخوانید ببینید برای خودشان چی نوشته اند (کتاب مقالات شمس را بخوانید) می گوید:
اگر از من بپرسند مولانا را چه جور شناختی؟
می گویم: اگر از قولش می پرسی إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ (امر او امر خداست، اراده ی او اراده ی خداست)،
اگر از صفتش می پرسی می گویم قل هو الله احد.
اگر از نامش می پرسی می گویم هو الله الذی لا اله الا هو.
و اگر از ذاتش می پرسی می گویم لیس کمثله الشیء.
آن وقت این شیخ میگه شمس مثل اهل بیت حق مدار بود!!
این خودسری در مقابل امام است، این استبداد رأی است، مثل آن بخت برگشته ای که گفت: من از گفتن لا اله الا الله شرم دارم، پیغمبر می فرماید: قولوا لا اله الا الله تفلحوا، ایشان می گوید شرم دارد، خودشان را هم اعرف عرفا می دانند. کسی که در مقابل امام مفترض الطاعه خودسری می کند چه عارفی است.
آیا شمس تبریزی مثل اهل بیت حق مدار بوده؟ این می خواسته بگوید الشمس مع الحق و الحق مع الشمس، جرأت نکرده فارسی اش را گفته، همان که روایت فرمود: علی مع الحق و الحق مع علی.
حالا یک نمونه از حق مداری شمس تبریزی را برایتان بگویم:
جامی (که از خود صوفیهاست) در نفحات الانس می نویسد:
روزی شمس از مولانا شاهدی زیبارو طلب کرد، مولانا حرم خود را (یعنی زن خود را) در دست گرفت آورد و تقدیم شمس کرد،
بعد گفت: نازنین پسری می خواهم، مولوی فوری رفت فرزند خودش سلطان ولد را آورد و تقدیم شمس کرد.
شمس گفت: حالا اگر قدری شراب بیاوری ذوقی می کنم، مولوی فوراً رفت از محله ی جهودان سبوئی پر از شراب کرد و آورد و تقدیم او کرد.
شمس یک چنین جرثومه ای بود. آنوقت این آقا می گوید شس حق مدار بود، آن هم مثل اهل بیت!!
یا خود مولوی در مقابل پیغمبر می ایستد و می گوید: ما و اصحابیم کشتی نجات. در حالیکه رسول خدا فرمود: مثل اهل بیتی کمثل سفینة النوح من رکبها نجی و من اعرض عنها غرق. او می خواهد بگوید عمر و ابوبکر و عثمان کشتی نجات هستند هر کس به این ها تمسک کند اهل بهشت است، آیا این خودسری در مقابل رسول خدا نیست؟
امام سجاد علیه السلام می فرماید چنین کسی که «اسْتَبَدَّ بِأَمْرِهِ دُونَ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ كَانَ فِي نَارٍ تَلْتَهِبُ»
یعنی چنین کسی جایگاهش در آتشی است که شعله هایش زبانه می کشد «تَأْكُلُ أَبْدَاناً قَدْ غَابَتْ عَنْهَا أَرْوَاحُهَا» و بدن های بی روح آنها را به کام خود فرو می برد، بدن های بی روحی که «غَلَبَتْ عَلَيْهَا شِقْوَتُهَا» به روز سیاه نشسته اند (بدبختیها و شقاوتها آنها را فرا گرفته) «فَهُمْ مَوْتَى لَا يَجِدُونَ حَرَّ النَّار» این ها مثل مرده هایی هستند که حرارت آتش را نمی فهمند. این ها هم ذرة المثقالی حرارت معنویت را نمی فهمند.
ممکن است کسی بگوید آقا این ها به اهل بیت محبت دارند، ادعای محبت دارند؟
می گوییم غلط کرده اند که به اهل بیت محبت دارند، امام صادق علیه السلام اینها را از خود طرد کرده است، فرمود: «سَيَكُونُ أَقْوَامٌ يَدَّعُونَ حُبَّنَا وَ يَمِيلُونَ الیهم…» زمانی می آید که اقوامی ادعای محبت ما را می کنند و به صوفیه تمایل پیدا می کنند… «و يُأَوِّلُونَ أَقْوَالَهُم» یعنی کلمات صوفیه را تأویل می کنند، هی می گویند منظورش این نبوده چیز دیگر بوده «أَلَا فَمَنْ مَالَ إِلَيْهِمْ فَلَيْسَ مِنَّا» آگاه باشید که هر کس تمایلی به آنها (صوفیه) پیدا کرد از ما نیست وَ مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ رَدَّ عَلَيْهِمْ كَانَ كَمَنْ جَاهَدَ الْكُفَّارَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم . هر کس آنها را انکار کند و رد نماید مانند کسی است که در رکاب رسول خدا جهاد می کند.
یعنی اگر شخصی کتابی بر ضد صوفیه نوشت یا سخنرانی کرد یا به هر صورتی خود را مخالف آنها نشان داد او در حال جهاد است آن هم در رکاب پیغمبر یعنی اگر در این راه کشته شد شهید است، احیاءٌ عند ربهم یرزقون.
پس این ادعای محبت توی سرشان بخورد. این ها دروغ می گویند که محبت دارند.
متأسفانه در زمانی واقع شده ایم که انگلیسی ها با همدستی یهودی ها خیلی ماهرانه و زیرکانه این عقاید را در کشور ما رواج دادند به حدی که در و دیوار این مملکت پر است از این مفاسد اعتقادی که حتی این حرف ها در حوزه های علمیه هم نفوذ کرده است، شبکه ی 4 تلفزیون هم که کاری جز ترویج همین عقاید ندارد آن هم بنام اسلام و قرآن و محبت به اهل بیت، و این در حالی است که تمام مراجع تقلید شیعه و رهبر معظم انقلاب با این حرف ها مخالفند.
خدا انشاءالله فرج امام زمان را برساند تا شیعه از این فتنه ها خلاص بشود.
25 محرم الحرام 1437