
دلیل اینکه امثال سید هاشم حداد روز عاشورا را جشن می گرفتند
متفکر بزرگ شیعه علامه حضرت آیت الله حاج شیخ مرتضی رضوی می فرماید:
در سال 67 سفري به تركيه داشتم در سالروز وفات مولوي به قونيه رفتم، به محض ورود به شهر، صدها خودرو آرايش و آذين بندي شده را مشاهده كردم. از شهرهاي مختلف عروسها را آورده بودند كه در ساعت مرگ مولوي از مبدأ خانقاه مولوي به خانه بخت ببرند. شهر پر از هلهله و شادي بود. زنان و مردان زيادي از اروپا و امريكا براي تماشا آمده بودند. زيرا مولوي وصيت كرده است كه در سالروز مرگ من جشن بگيريد.
با خود ميانديشيدم: اين چه وصيتي است كه با سنت و فرهنگ هيچ پيامبري سازگار نيست.
سال ديگر مسافرتي به هند و سنگاپور داشتم راز و رمز اين وصيت مولوي برايم روشن شد. در معابد هندويان مجسمهها (بتها)ي گوناگون و رنگارنگ قرار دارند كه هر كدام سمبل يك بخش از باورهاي آنان است. در آن ميان چشم مسافر به يك مجسمه مي افتد رنگين و زيبا اما از فرق سر تا وسط بدن با برش دقيق دو نيمه شده است.
از متوليان معبد پرسيدم: اين چيست و كيست، پيامش چيست؟؟؟
گفت: الهه «جشن روشنائي» است.
ــ لطفاً كمي درباره جشن روشنائي توضيح دهيد.
ــ او وصيت كرده است كه در سالروز مرگش همگان جشن بگيرند، شاد باشند و دست افشاني كنند.
مولوي كه متولد حوالي بلخ و نزديك بزرگترين و بلندترين مجسمه هاي هندي (بودائي) است و از نزديك با فرهنگ بودائي و هندوئي آشنا بود اصول زيادي از جوكيات را برداشت كرده حتي اين وصيت هندوئي را، عملاً به اجرا گذاشته است. سنتي در برابر سنيان و شيعيان و همه فرق مسلمين حتي صوفيان، و بدعتي در سنت همه انبياء به ويژه در سنت پيامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) و امت مسلمان.